زهره ترک
امروز مثلا تصمیم گرفته بودم که به خونه یه سر و سامونی بدم و یکم تمیزش کنم.
خوب خونه دانشجویی رو دیگه باید آدم خودش تمیز کنه دیگه.یه عمر تو خونه مامانمون زحمت کشیده به تنبلی عادت کردیم.
بماند؛جارو برقی رو زدم به برق و شروع کردم خونه رو جارو کشیدن که ناگهان دیدم در و دیوار داره می لرزه.
فکر کردم زلزله شده.زهره ترک شدم.خودمو گم کردمو هراسان دویدم بیرون.
همینکه رسیدم دم در دیدم دزدگیر همه ماشینا داره کار میکنه و به نظرتون چی دیدم؟!!!
دیدم مراسم عزاداری امام حسین و یه طبل به اندازه دو برابر من گذاشتن روی یه چرخ دستی و یه نفر از اینور داره میکوبدش یه نفرم از اونور!!!این طبل یه صدایی می داد که به جون خودم دل آدم تو سینش می لرزید.
ولی خیلی ترسیده بودم.چنان ترسیده بودم که با اینکه داشتم میدیدم صدای طبل هستش،بازم حول ورم داشته بود.
برگشتم تو خونه و به ادامه جارو کشیدنم مشغول شدم.ولی دفه بعد ممکنه سکته رو بزنم!!!